شمال ما: استاد «سیاوش یحییزاده» از ۱۸ سال گذشته با راهاندازی گالری نقاشی عمر خود را به اشاعه هنر مدرن نقاشی در استان گیلان گذرانده و مهمترین خواستهاش توجه مسئولان به هنرهای معاصر است.
در خیابان لاکانی رشت، لابهلای فروشگاههای پر زرق و برق موبایل، کامپیوتر و ازدحام رهگذران، یک در کوچک و چند پله ما را به طبقه اول ساختمانی هدایت میکند که با گذشته و حال بسیاری از هنرمندان، نقاشان جوان و هنردوستان گیلانی پیوند خورده است. «گالری پویا» یک مرکز هنری خصوصی است که با مدیریت استاد «سیاوش یحییزاده» نقاش و مدرس گیلانی، به بسیاری از هنرمندان این سرزمین حیات هنری بخشیده است.
وی بیشتر عمر خود را وقف آموزش نقاشی کرده و با برگزاری نمایشگاههای متعدد در طول ۱۸سال گالریداری به معنی واقعی کلمه «جریانساز» بوده و بهخوبی نقش مهم خود را در اشاعه هنر مدرن نقاشی در استان گیلان ایفا کرده است.
«سیاوش یحییزاده» که در سال ۱۳۲۹ در شهر رشت متولد شده است عشق به نقاشی را از دوران کودکی در خود کشف کرد و تا به امروز (در ۶۸ سالگی) همچنان به این هنر و آموزش آن عشق میورزد. وی دوران کودکی خود را با نقاشی سپری کرده و حتی در دوره ابتدایی یکی از نقاشی هایش با موضوع «بیجارکار (کشاورزی در شالیزار)» در جشنوارهای در کشور فرانسه مقام آورد و جوایز متعددی برایش ارسال شد؛ اتفاقی که تا آن زمان برای هیچ کودک گیلانی رخ نداده بود. البته کسب مقامهای برتر نقاشی تا دوران جوانی وی ادامه یافت.
عشق به نقاشی مرا به تدریس کشاند
این نقاش گیلانی در پاسخ به سوال خبرنگار ما که از چه زمانی نقاشی را به صورت جدی شروع کرده است می گوید: اواسط دهه چهل، اوج گرایش جدی من به نقاشی است؛ ابتدا نقاشی را تحت تأثیر برادر بزرگم (سیامک یحییزاده) که با درک ادبی نقاشی میکشید، شروع کردم و سپس تحصیلاتم را در این رشته ادامه دادم. پس از فارغالتحصیلی با نمره بسیار خوب در آزمون استخدامی معلمی پذیرفته شدم و علی رغم آنکه می توانستم در اطراف شهر رشت مشغول به تدریس شوم اما روستاهای دورافتاده را انتخاب کردم. با تعدادی از دوستان تصمیم گرفتیم به روستاهای دورافتاده گیلان برویم و به کودکان فقیر و محروم درس دهیم.
نخستین انتخاب من، تدریس در «داماش» روستایی اطراف رودبار بود. در اواسط دهه ۵۰ و همزمان با معلمی، آموزش نقاشی به کودکان روستایی را نیز جدی گرفتم و پس از چند سال توانستم مجموعه خوبی را از نقاشیهای آنان جمعآوری کنم و پس از گذشت بیش از چهار دهه، آن نقاشیها را در معرض نگاه هنردوستان قرار دهم.
در اوایل دهه شصت، رشته گرافیک در هنرستان ولیعصر رشت راهاندازی شد و فرصت مناسبی برای یحییزاده و دوستان هنرمندش که هدفی جز ترویج هنر مدرن و تربیت نسل جدید هنرمندان گیلانی نداشتند، فراهم آمد؛ این نقاش گیلانی در این باره نیز می گوید: در سال ۶۳ و با کمک جمعی از دبیران هنر، رشته گرافیک را در هنرستان های رشت راه اندازی کردیم و از آن زمان تاکنون «معلم نقاشی» هستم. البته در سال ۱۳۸۱ از آموزش و پرورش بازنشسته شدم اما هرگز کار معلمی را رها نکردم.
همه آنانی که در عرصه هنر استان گیلان دستی بر آتش دارند بهخوبی میدانند که شخص سیاوش یحیی زاده در دو دهه اخیر چه خدمات ارزندهای را به هنر گیلان کرده استهمه آنانی که در عرصه هنر استان گیلان دستی بر آتش دارند بهخوبی میدانند که شخص سیاوش یحیی زاده در دو دهه اخیر چه خدمات ارزندهای را به هنر گیلان کرده است؛ وی درباره فعالیتهای خود پس از بازنشستگی میگوید: با برپایی «گالری پویا» از ابتدای دهه ۸۰ تاکنون دغدغه من ترویج فرهنگ تجسمی است و در طول ۱۸ سال گالریداری، فضایی رایگان را برای اشاعه نقاشی مدرن فراهم آوردهام؛ در گالری پویا هنرمندان نقاش آثار خود را بدون پرداخت هیچگونه پولی به نمایش می گذارند». گالری پویا به همت یحییزاده در سال ۱۳۸۱ با نمایش آثار استاد «حبیب محمدی» آغاز بهکار کرد؛ وی تحصیلکرده مسکو بود و از پیشگامان نقاشی مدرن گیلان به شمار می رود. در واقع او بود که اندیشه مدرن نقاشی را در گیلان گسترش داد.
این هنرمند گیلانی در ادامه به تفاوت نقاشی مدرن با نقاشی سنتی اشاره و توضیح می دهد: نقاشی سنتی، جهان شهودی و غیرتجربی را در بستر فرهنگ و عرفان به ترسیم می کشد و دنباله رو شعر کلاسیک ایران است در حالی که یکی از ویژگی های اصلی نقاشی مدرن «تشخص یافتگی» هنرمند است. در واقع نقاش مدرن از زاویه خودش جهان مادی و پیرامونش را نقاشی می کند و ذهن هنرمند عینیت را به شکل مادی انتقال می دهد.
موزه هنرهای معاصر هویت هر استان که گیلان از آن محروم است
یحییزاده هنر را نیز همچون مناسبات سیاسی، حقوقی، فرهنگی قائم به ذات نمیداند و ادامه می دهد: هنر، مجموعه باورهای فرهنگی، اجتماعی را با درک زیبایی شناسی بازتاب می دهد. بهعنوان مثال شعر کلاسیک ایران در دوره ای به شکوفایی خود رسید که فرهنگ و اندیشه عرفانی را به زبان شعری مبدل کرد؛ حکمت عرفان آویزه ذهن شعرای نامداری همچون سعدی، حافظ و مولانا بود و اسطورهها باور فکری فردوسی را شکل میدادند. در عرصههای موسیقی و نقاشی نیز این روال ادامه داشت. دوره قاجار، دوره سقوط شعر کلاسیک است؛ با آغاز عصر مدرن، ایران با گسست از جهان سنت، دوره گذار به مدرنیته را طی میکند و انقلاب بزرگ مشروطه برای نخستین بار، تاریخ ۲۵۰۰ ساله را به سوال میکشد و کشور صاحب مجلس میشود. پس از این تحول عظیم بود که لایه جدید اجتماعی شکل گرفت و شاعرانی همچون «عارف قزوینی» و «نسیم شمال» شکل جدیدی از شاعری را اشاعه دادند.
وی دوره پس از مشروطه را دوران مدرن شدن ایران عنوان و میگوید: جهان سنت، هنر خاص خودش را دارد؛ اما در دل جهان مدرن است که «نیما یوشیج» گونه ای جدید از شعر به نام «شعر نو» را می سراید و کمال الملک شیوه ای جدید از نقاشی را مرسوم می کند. شعر «ریرا» نیما در شکل، فرم، زبان و محتوا کاملا مادی، عینی و زمینی است. در واقع جهان شهودی، مُثُلی، عرفانی و عدالت طلب تبدیل به عینیت جامعه شناسانه مادی شده و هنرمند یک شهروند است. ادبیات داستانی، نمایشنامه نویسی، نقاشی و سایر موارد پس از دوران مشروطه شکل جدید و نوتری به خود گرفت. البته چون هنر بهشکل تجریدی وجود ندارد باید هنر را در حیات تاریخی اجتماعی آن مورد بررسی قرار داد.
هنر بهشکل تجریدی وجود ندارد باید هنر را در حیات تاریخی اجتماعی آن مورد بررسی قرار داد.
یحییزاده حدود ۵۰ سال از عمر ۶۸ ساله خود را صرف تدریس نقاشی به نسل جوان گیلان کرده است؛ ۳۰ سال در آموزش و پرورش و ۲۰ سال نیز در بخش خصوصی. وی درباره تدریس نقاشی در گیلان می افزاید: در دهه ۴۵ دوران نوجوانی و جوانی من، معلم نقاشی کم بود اما بعد از انقلاب از نظر کمی تعداد دانشکده های هنر و فارغ التحصیلان این رشته زیاد شد و به تعداد مدرسان نقاشی نیز افزوده شد. متاسفانه هنوز استان گیلان، موزه هنرهای معاصر ندارد و این معضل بزرگی است که باید مسئولان دولتی و مدیران شهری برای رفع آن تصمیمی بگیرند. موزه هنرهای معاصر هر استانی، نمایشگر هویت آن منطقه است که متاسفانه تاکنون مردم گیلان از این موهبت محروم ماندهاند.
در ذهن هنردوستان گیلانی، نام سیاوش یحییزاده با هنر نقاشی گیلان گره خورده است و همگان به دلسوزی و اثرگذاری وی در عرصه هنرهای تجسمی استان اذعان دارند؛ این هنرمند گیلانی در پاسخ به این سوال که چرا از بین هنرها به نقاشی روی آورده است نیز می گوید: قدمت هنر نقاشی به ۳۲ هزار سال پیش میرسد و اثر این هنر قدیمی در جایجای تاریخ بشریت کاملا مشهود است. نقاشی نخستین هنری است که بشر شکارورز از دوره غارنشینی آن را کشف کرده و به وسیله آن توانست با محیط خود ارتباط برقرار کند؛ در واقع هنر نقاشی نگاه زینتی ندارد. انسان به دو شیوه شناخت علمی و هنری عاطفی بر طبیعت غلبه پیدا می کند؛ هنر بیان رابطه انسان با خود، طبیعت و جامعه است و نقاشی برخلاف هنر نوشتاری مثل داستان و شعر، یک زبان جهانی دارد و بدون بار ترجمه، رابطهای در سطح جهان پیدا میکند.
لازم به ذکر است این روزها نمایشگاه نقاشی «بر موج» در گالری پویا دایر است که در این نمایشگاه آثار هشت هنرمند پیشکسوت و جدید گیلانی به نمایش درآمده که نسل دوم شاگردان استاد «حبیب محمدی» هستند و علاوه بر کار هنری، دستی بر آموزش نقاشی هم دارند.
منبع: مهر
دیدگاهتان را بنویسید