شمال ما: تراژدی منابع مشترک، درخصوص تقسیم منابع طبیعی محدود بین جمعیت زیادی از انسانها رخ میدهد. این منابع میتواند چوب جنگل، جو زمین، منابع آبشرب یا هر منبع طبیعی را در برگیرد که حفاظت از آن اهمیت جهانی دارد.
بر اساس نظریه تراژدی منابع مشترک گرت هاردین، اگر مصرفکنندگان یک سیستم مشترک هر کدام به نفع شخصی خود اهمیت دهند، این منابع به سرعت در خطر نابودی قرار میگیرند. همچنین اگر همه از ترس صرفهجویی نکردن بقیه دست از صرفهجویی بردارند، همه با هم بازنده میشوند و منابع را از دست میدهند. به نظر میرسد وضعیت منابع آب کشور ما اکنون در چنین شرایطی به سر میبرد، اما میتوان پیش از حادتر شدن شرایط، به فکر اصلاح و تطبیق با شرایط موجود بود.
دکتر کاوه مدنی، استاد مرکز سیاست محیطزیست امپریالکالج لندن، در گفتوگو با جامجم از شرایط منابع آب و نحوه صحیح مدیریت آب در کشور میگوید.
مدیریت منابع آب به چه رویکرد متفاوتی نیاز دارد و جامعه چقدر میتواند در بحث مدیریت آب نقش داشته باشد؟
یکی از موضوعاتی که در مدیریت منابع آب بسیار مخرب است، بحث مطلقگرایی است که متاسفانه در فرهنگ و دانش ما موضوع رایجی است. ما فکر میکنیم همه چیز را میدانیم یا آنچه درباره منابع آب فهمیدهایم کاملا درست است! به همین علت اظهارنظرهای قطعی میکنیم و در مورد راه حلهای گذشته مثل سدسازی و توسعه کشاورزی و هم در مورد راهکارهای امروز نگاهی کاملا مثبت یا کاملا منفی به قضیه داریم. این یک آفت است که به همه سطوح از متخصصان تا مسئولان اجرایی و مصرفکنندگان آسیب وارد میکند. تغییر اقلیم، خشکسالی، سدسازی، کشاورزی و… همه در بحث مدیریت آب تاثیرگذار است، اما نگاه مطلق به این مسائل آفتی است که جامعه ما درگیر آن است.
مدیریت منابع آب دارای سیستمهای پیچیده و تحلیل آنها بسیار سخت است. دانش ما معمولا از این مسائل پیچیده کمتر است و اگر باور کنیم که کامل این موضوعات را نفهمیدهایم، براحتی درباره آنها صحبت نمیکنیم و تصمیم نمیگیریم. عدم درک درست این پیچیدگی باعث میشود بدون تحلیل علمی و غیرمنصفانه مساله آب را به طور قطعی به یک اتفاق، یک مدیر یا یک مورد خارجی مثل نقش کشورهای همسایه یا تغییر اقلیم مربوط کنیم. به همین دلیل فقر دانش از بخش سیاستگذاری تا سطح اجرایی در جامعه دیده میشود.
بحث دیگر بحث ناامید شدن است که باعث میشود نتوانیم به درستی تصمیم بگیریم. نمیتوان گفت مشکل آب فقط جبر زمان یا جغرافیاست و بیش از هر چیز مایوس شدن میتواند به ما و محیط زیست ضربه بزند.
به این ترتیب چه ابعادی لازم است در مسائل مربوط به منابع آب و مدیریت آن در نظر گرفته شود و مطالعه درباره آن بیشتر به کدام سازمانها و حوزهها مربوط میشود؟
وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی و سازمان محیط زیست، ارگانهای مهم تاثیرگذار در سیاستگذاری مدیریت منابع آب هستند، اما هنگامی که صحبت از سیاستهای آبی میشود، لزوما به این سازمانها مرتبط نیست و سیاست جمعیت و توسعه اقتصادی و بسیاری از بخشهای دیگر نیز روی بخش آب تاثیرگذار هستند. بنابراین بسیاری از راهکارهای حل مشکل کمآبی خارج از حوزه آب است و همه سازمانها باید در این تصمیمگیریها حضور داشته باشند. یعنی تا زمانی که جلسات محدود به افراد مرتبط با حوزه آبی است، نمیتوان نتیجه مورد انتظار را گرفت. این موارد پارهای از مشکلات ماست که شاید علت آن درکنکردن کامل پیچیدگی سیستمهای آبی است. ما در سطوح بالا باید راجع به حوزه آب و محیط زیست تصمیم بگیریم، در جایگاه مدیریتی تغییرات اجرایی نیاز است و در جایگاه عمومی نیز به افزایش دانش عمومی مردم نیاز داریم.
سازمانهای مرتبط با بحث مدیریت منابع آب میتوانند بدون اغراق و با دادن اطلاعات صحیح به همه نشان دهند که تا چه حد میتوانند اثرگذار باشند. سازمانهای مرتبط از نظر اقتصادی هم میتوانند تاثیرگذار باشند و با برنامههای تشویقی برای مشترکان کممصرف میتوان دست در دست هم جلوی ویرانی بیشتر را گرفت. همه ما با عجله و دادن اطلاعات غلط فقط باعث ایجاد مشکلات بیشتر میشویم. عموم مردم هر کدام دغدغههای خود را دارند و اگر دائما به آنها بگوییم مشکل آب هم وجود دارد، فقط به مشکلات و دغدغهها اضافه کردهایم و نتیجه خوبی هم نمیگیریم.
در کوتاهمدت و بلندمدت چه تغییراتی قابل انجام است؟
برای مثال شهر تهران فارغ از مسائل خارجی و کشاورزی و… منابع آبی محدودی برای این جمعیت دارد و اگر از خودمان شروع نکنیم، با این معضل بیشتر روبهرو میشویم. در این موضوع همه ما از مردم تا مسئولان و سیاستگذاران و متخصصان این حوزه مقصر هستیم. ما تاکنون از ظرفیتهای خود به درستی استفاده نکردهایم، آموزش و پرورش هم در حوزه آموزش میتواند فعالیتهای موثری انجام دهد. در واقع با برنامهریزی همه باید تصمیم درست بگیریم و جامعه هم بخوبی میتواند در این فرهنگسازی تاثیرگذار باشد.
از طرفی اگر ما میخواهیم اقتصاد موفق دانشبنیان داشته باشیم، بخش آب میتواند فرصتهای خوبی برای ما فراهم کند. بخش آب و سایر بخشهای دیگر همه روی هم تاثیرگذار هستند و نمیتوان برنامهها را به صورت جزیرهای پیش برد. اگر این ارتباطات و تعاملات بخوبی برنامهریزی نشود، دچار مشکل میشویم. همه این موارد چرخ دندههای ساعت هستند، چرخدندههای یک ساعت هم برای اینکه ساعت بچرخد، همه با هر اندازهای باید در چرخش باشند و در جهت درست بچرخند. مسائل مختلف چندوجهی هستند و نمیتوان یک چرخدنده را حتی با تاثیرگذاری کمتر نادیده گرفت.
در کوتاهمدت موضوعاتی مثل مصرف کمتر آب در تابستان میتواند اثرگذار باشد. در حال حاضر صحبت از قطعی برق است و چون شبکه برق در کشور ما سراسری است، میزان مصرف در هر نقطهای قطعا در بخشهای دیگر نیز تاثیرگذار است. وقتی میدانیم هموطنان ما در خوزستان دچار مشکلات شدیدتری هستند، قطعا مصرف کمتر تاثیرگذار است و کار سختی هم نیست. همه خانهها میتوانند با مدیریت محتویات یخچال، درجه برق یخچال و فریزر را یک درجه بالاتر ببرند، در همه خانهها چند چراغ اضافه همیشه روشن است و همه این موارد کوچک در کاهش مصرف انرژی تاثیرگذار است.
مباحث دیگری نیز در درازمدت در این زمینه تاثیرگذار است. برای مثال رابطه شهروندان با آب، رابطه یک کشاورز با آب، رابطه تصمیمگیری بخشهای دولتی با مسائل حوزه آب و برنامههای اجرایی درازمدت، همه این موارد نیاز به سرمایهگذاری و برنامهریزی دارد. متاسفانه ما معمولا به برنامههای کوتاهمدت بیشتر تکیه میکنیم و به دنبال کارهای زود بازده بزرگ هستیم که بمراتب اجرای آنها سختتر خواهد بود. همین موضوع باعث میشود به نتیجه نرسیم و فقط انرژی و زمان از دست میرود. به همین ترتیب از نقش آموزش و آگاهسازی نیز غافل شدهایم که فاجعه میتواند همین باشد.
چه راهکارهای سادهای را میتوان پیشنهاد داد که در مدیریت منابع آبی تاثیرگذار باشند؟
ما میتوانیم به جای انکار موضوع کمآبی و مبارزه بیهوده، به دنبال تطبیقدادن خود با شرایط آبی کشورمان باشیم. ما در کشور خشکی زندگی میکنیم که با افزایش جمعیت، نیازهایمان تغییر پیدا کرده و در آینده ممکن است با شرایط خشکتری نیز روبهرو شویم. اکنون به جای تقابل با این شرایط میتوان شرایط را پذیرفت وبه فکر تطبیق با شرایط بود. ما میتوانیم ده سال با کشوری مثل ترکیه در دادگاههای بینالمللی بجنگیم و وضعیت منابع آب بدتر شود، اما میتوان همزمان با این مبارزه درازمدت، فعالیتهای دیگری نیز انجام داد. بحث آگاهی، آموزش، روابط عمومی و ارتباط با مردم موضوعات مهمی است و تبلیغات موثر میتواند بخوبی در ذهن نسلهای جدید نهادینه شود. هنگامی که این آموزشها نهادینه شود، هر کس در هر مقام و هر جای دنیا که باشد، به مصرف درست انرژی اهمیت میدهد. برای مثال هنگام خاموش کردن یک لامپ اضافه، نیازی نیست فرد لزوما به نقشی که در کاهش مصرف انرژی دارد فکر کند و بدون فکر کردن به آن این حرکت مثبت انجام میشود. ما در سالهای گذشته در زمینه مصرف برق تبلیغات و آموزشهای مناسبی داشتیم و در زمینه آب هم به این موارد نیاز داریم. باید از ظرفیت و پتانسیل افزایش آگاهی نسل جدید استفاده کنیم. میتوان در جهت تعامل با جامعه حرکت کرد و این موضوعی است که فکر میکنم باید به آن بیشتر اهمیت داده شود.
اواسط تیرماه امسال وزیر نیرو در جمع خبرنگاران بعد از پایان جلسه هیات دولت، گفته بود: اگر مردم فقط ۵ تا۱۰ درصد بیشتر صرفهجویی در مصرف آب و برق داشته باشند، ما دچار قطعی برق و نوبتبندی آب و برق نخواهیم شد. این جملهای است که میتواند مردم را به همکاری فراخواند. دعوت به همکاری و مشارکت در جامعه خیلی بهتر و موثرتر از تهدید، میتواند به حل مشکل کمک کند.
تا زمانی که با چالشهایی مثل آبهای بخش کشاورزی و صنعتی روبهرو هستیم، کاهش مصرف آبشرب چقدر میتواند در ذخیره منابع آب نقش داشته باشد؟
همانطور که دزدیها و اختلاسهای بزرگ و میلیاردی نمیتواند توجیهی برای دزدیهای کوچک باشد، مصرف بالای آب در کشاورزی باعث نمیشود که ما در مصرف آبشرب خانگی صرفهجویی نکنیم. ما همه در یک جامعه زندگی میکنیم و این بیتوجهی به ضرر همه جامعه تمام میشود.
علاوه بر این در مورد مصرف آب موضوع ما این است که منابع آب در هر منطقه کشور به یک شکل است و میزان موجودی آب در هر منطقه با منطقه دیگر و در زمانهای مختلف تفاوت دارد. موضوع دیگر این است که ما باید به ارزش و هزینه آب هم فکر کنیم. این درست است که حجم زیادی از آب به بخش کشاورزی تخصیص داده میشود، اما میزان بزرگی از این آب، آب برگشتی است، مقداری به زمین باز میگردد و درصدی وارد نهرها میشود. بنابراین آب به طور کامل از بین نمیرود. در بخش آب شهری میزان و کیفیت آب برگشتی متفاوت است و علاوه بر این هزینهای که برای تهیه آب شرب، انتقال، تصفیه و لولهکشی مصرف میشود، قیمت تمام شده بسیار بیشتری دارد.
در نهایت میتوان گفت گنگ صحبت کردن با مردم راه به جایی نمیبرد. آدرس غلط دادن از آدرس ندادن خطرناکتر است. اگر گذشته آب ایران را درک کنیم، میتوانیم برای آینده درست تصمیم بگیریم. باید بدانیم به چه علت کمبود آب وجود دارد و ما در قبال آن چه میتوانیم انجام دهیم. مدیریت نامناسب، رکود اقتصادی، تحریم ناجوانمردانه، تغییرات اقلیمی، نقش کشورهای همسایه و همه این موارد میتواند سرعت تغییرات و بروز خسارتها را بالا ببرد، اما عوامل اصلی نیستند و صحبت از آنها آدرس غلط دادن است.
دیدگاهتان را بنویسید