شمال ما: علیرضا قانع در یادداشتی نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
نگذارید انقلاب اسلامی به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. (امام خمینی)
در ادبیات سیاسی، نااهل اساسا به افرادی گفته میشود که به هرچیزی متوسل میشوند تا قدرت را در دست بگیرند، میخواهد مجلس ششم باشد یا دور اول شورای شهر تهران، یا حتی کلید پاستور. افراد نااهل با رویکرد پوپولیستی خود موفق شدند اصول انقلاب را تخریب و تبر به ریشه پیشرفت مملکت بزنند، هیچگاه هم به دنبال اصلاح عملکرد خود نیستند.
با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری و شورای شهر، با اتفاقاتی روبرو هستیم که پیشبینی این اتفاقات کار مشکلی هم نبود اینکه جریان اعتدال و اصلاحطلب با متوسل شدن به حربههای نو، بخواهند باز هم مسیر عزت ملی را دور زده و به اشرافیگری سیاسی خود بپردازند. وقتی جبهه اصلاحات در رشت چهرههای شاخص و البته سوخته خود را به میدان میفرستد، دو معنی بیشتر ندارد.
اولین پیام این است که با عینک سیاسی به صندلیهای شورای شهر نگاه کرده و قصد دارند این نهاد اجتماعی و صددرصد اجرایی و خدماتی را آلوده به ویراژهای سیاسی کنند، یعنی همان دور اول شورای شهر تهران که از دلش کرباسچیها بیرون آمدند و در نهایت محکوم به انحلال شد. سیاست و قدرت آنقدر بیرحم است که به جوانان هممسلک خودشان هم رحم نکردند. جوانانی که با هرسلیقه و تفکر سیاسی سودای معماری مدینه فاضله را در سر میپرورانند. البته این عدم اعتماد به جوانان را پیشترها در انتخاب وزرای دولت هم دیدیم، کابینه کهنسال؛ و امروز هم نامزدهای کهنسال. باور نداشتن به جوان و روحیه جوانی از شاخصههای توتالیتاریسم و تمامیتخواهها می باشد، همانها که با بازیدادن چهرههای پیر خودشان درصدد راهیابی به شورا و در نهایت تبدیل این نهاد به یک اتاق فکر سیاسی در جهت نیل به اهداف حزبی خودشان هستند. در نهایت یعنی شورا همین کارکرد دست و پا شکسته خود را از دست داده و رسما از یک مجموعه خدمترسانی و تصمیمساز شهری به اندیشکده سیاسی صرف تبدیل خواهد شد.
و اما معنی دوم: جبهه نام برده در رشت با بولد کردن چهرهی سوخته ولی متاسفانه مشهور خود به دنبال هدفی غیر از شورا میباشد، در واقع شورا بهانه و وسیله ای برای تحقق یک «مهم» دیگر است. آن هم چیزی نیست جز پاستور. بدون شک عملکرد دولت یازدهم از دیدگاه موافقان و مخالفانش بسیار ضعیف بوده یا به تعبیر حضرت آقا مجموعه مدیریت بیحال و غیرانقلابی بوده است. در حدی که نظرسنجیها از یک دورهای بودن آقای کلیددار خبر میدهد. در این مواقع بهترین راه، جذب رای (دومینویی) میباشد. به صورتی که در شهرستانها عروسکهای خیمه شب بازی خود را به میدان فرستاده تا سبد رای خالیشان اندکی پر شود. لازم به ذکر است که این روش امتحان خود را قبلا پس داده است. بنابراین آقای ژنرالها نمیآیند که مشکل ترافیک، حمل و نقل، معابر، زباله، محیط زیست، فرهنگی، اجتماعی و… در نهایت مشکلات شهری رشت را در شورا حل و فصل کنند، ژنرالها می آیند که دولت یازدهم یک دورهای نباشد و صفدر حسینیها نجومی بگیر بمانند.
پیامهای حاصله از اعلام نامزدی ژنرالهای اصلاحات امری طبیعی بوده و از آنان انتظاری هم جز این نبوده و نیست که به کرسی خدمترسانی شورا هم رحم نکرده و منافع حزبی را به هر چیز دیگری ترجیح دهند و تیر خلاص را به قلب پیشرفت و عزت بزنند.
در این وضعیت ارزش و تیزهوشی و مدیریت انقلابی یاران انقلابی رشت نمایان تر میشود، افرادی چون سردار آقازاده، سردار علیزاده، عظمتی و چهره کاریزماتیکی چون دکتر نامدار که هر کدام از این شخصیتها دارای سبد رای بسیار بالا و با ارزشی بوده اما با میدان دادن به جوانها، هم روحیه انقلابی را در جبهه حزبالله تقویت کرده و هم صندلی شورای شهر را آلوده به اهداف حزبی و سیاسی نکردهاند.
علیرضا قانع
مولف کتاب شوراهای اسلامی شهر در آیینهی قوانین
.
دیدگاهتان را بنویسید