بحثهای پایهای رعایت نشده است، آن وقت ما صحبت از توسعه میکنیم. توسعه دو بعد دارد. یکی بخش سختافزاری قضیه است و دیگری هم بخش تشکیل بازار برای استان درصورت ورود گردشگر. سوال این است که آیا گردشگر از کیفیت غذا و محل اقامتش در استان گیلان راضی است؟
شمال ما: به اعتقاد برخی از مسئولان حوزه توسعه، تنها راه توسعه گیلان تجارت دریامحور است و کشاورزی و گردشگری برای توسعه استان ناکارآمد و غیرمنطقی است. این گزاره اگر چه مورد موافقت بسیاری از کارشناسان قرار دارد و طرحهای جدید توسعه گیلان از جمله طرح آمایش، بر فعالیتهای دریامحور تاکید دارد اما این عقیده با مخالفتهایی هم همراه است. در این رابطه با دکتر «روشن بابایی» استاد رشته گردشگری دانشگاه گیلان گفتوگو کردیم.
آیا تجارت و دریا در بحث گردشگری گیلان معقولاتی به هم پیوستهاند یا جدا؟
گردشگری، تجارت، صنعت و دریا همه از پتانسیلهای گیلان هستند که باید در یک مجموعه جمع شوند و درکنار هم توسعه استان را رقم بزنند؛ نه اینکه یکی را حذف کنیم و فقط به آن یکی توجه کنیم. هیچ کشوری برای رسیدن به توسعه یک ظرفیت را قربانی ظرفیت دیگر نمیکند؛ مثلا در فرانسه که بالاترین آمار ورود گردشگر را در دنیا دارد، نخستین منبع درآمد کسب مالیات و عوارض و بعد صنعت توریسم است.
نه تنها دریا جزئی از صنعت گردشگری است بلکه ما گردشگری دور از ساحل ، گردشگری روستایی، گردشگری سلامت و گردشگری کشاورزی نیز میتوانند به اقتصاد استان کمک کنند؛ از سال ۱۳۵۶ به این گردشگری بسیار بالا رفته، به طوریکه خیل وسیعی از سرمایهگذاران به منطقه آمدهاند. تا جایی که ۳۰ حوزه سرمایهگذاری در استان گیلان برای گردشگری درنظر گرفته شده است.
چه مشکلاتی در گیلان برای جذب گردشگران وجود دارد؟
در صنعت گردشگری تقسیمات خاصی وجود دارد. اعم از گردشگری سلامت، روستایی، کشاورزی و حتی گردشگری شهری. ما در هر کدام از این شاخهها میتوانیم جذب توریست داشته باشیم؛اما نکته مهم داشتن زیرساختهای لازم برای جذب توریست است. اگر بخواهیم به توسعه برسیم باید شناخت درستی از این مفهوم و پتانسیلهای استان داشته باشیم. در حوزه گردشگری باید جاذبهها و امکانات استان را شناخت آنگاه برنامهریزی کرد و سپس به توسعه رسید.
به عنوان نمونه ۱۷۵۵۰ تخت در استان گیلان وجود دارد و نحوه توزیع هتلها و اماکن اقامتی در استان گیلان تناسبی با همدیگر ندارند. مثلا انزلی با داشتن بیشترین هتل با فاصلهای معنادار در صدر است و شهرستانهایی مانند املش و سیاهکل اصلا هتلی ندارند. این یعنی اینکه هیچ امکاناتی برای گردشگری روستایی و اکوتوریسم نداریم، درحالیکه پتانسیلهای لازم را داریم و فقط باید با ساخت زیرساختها، روستاگردی را ترویج دهیم.
به نظر من، بهتر است فعلا دنبال توریست خارجی نباشیم. هدف اول باید توریستهای داخلی باشد. اگر تجربه خوبی از سفر به استان داشته باشند، همین افراد بهترین مبلغان خواهند بود. در گیلان مراکز الکترونیک گردشگری برای اطلاعرسانی نداریم؛ فقط چند بروشور و نقشه در اختیار گردشگر قرار میدهیم. آن هم گردشگری که با ماشین شخصی به گیلان آمده و میخواهد بخشهای مختلف گردشگری را ببیند.
چقدر در حوزه گردشگری گیلان به شکل علمی و به روز کار شده است؟
اصلا کار نشده و باید بگویم این روش درستی نیست. چون گردشگر برای ورود به استان باید شناسنامهای از وضعیت گردشگری استان داشته باشد.
بحثهای پایهای رعایت نشده است، آن وقت ما صحبت از توسعه میکنیم. توسعه ۲ بعد دارد. یکی بخش سختافزاری قضیه است؛ مثل هتلها و رستورانها و جاذبههایی که به دست انسان ساخته میشود. دیگری هم بخش تشکیل بازار برای استان درصورت ورود گردشگر است. اینجا سوال این است که آیا گردشگر از کیفیت غذا و محل اقامتش در استان گیلان راضی است؟ بعد دوم، بخش کیفی قضیه است که از این هم غافل بودهایم. گیلان از نظر اقامتی بسیار ضعیفتر از استانهای دیگر است. دلیلش هم نشناختن ظرفیتها و نبود برنامهریزی است. چون هیچ وقت برای توسعه از دانشگاهیان و مشاوران علمی استفاده نشده است.
به نظر شما پتانسیلهای گردشگری گیلان که میتوان روی آن سرمایهگذاری کرد، کدام است؟
نخستین پتانسیل گردشگری گیلان، گردشگری روستایی است. در استان گیلان ۵۵۰ روستا با ظرفیت گردشگری روستایی داریم. این روستاها به واسطه مزارع چای و شالیزار مناظر زیبایی دارند، جاذبههایی مانند روستاهای جنوب شرق آسیا. ما میتوانیم همانند آنها از این قابلیت استفاده کنیم و توریستهای علاقهمند به این بافت روستایی را به گیلان بیاوریم.
همچنین حوزه سلامت یکی دیگر از تواناییهای گیلان در صنعت گردشگری است. گیلان پتانسیل بالایی در زمینه توریسم سلامت دارد. عدهای معتقدند که آسیای میانه میتواند مشتری بزرگ توریسم سلامت گیلان باشد؛ اما بر اساس مطالعات پژوهشی، به این نتیجه رسیدیم که بیشتر کشورهای عربی مانند سوریه، عراق، بحرین، قطر و امارات بهترین بازار گردشگری سلامت هستند. الان هم به لحاظ ظرفیت گردشگری سلامت در بین کشورهای آسیایی، اردن اول و ایران دوم است.زیرا بهترین پزشکهای دنیا را در کشور داریم و اگر بتوانیم بیمارستانهای تخصصی متعددی را که قول افتتاح آنها داده شده است ،افتتاح کنیم، میتوانیم در جذب بیماران کشورهای عربی و حتی آسیای میانه موفق باشیم؛ البته فقط بحث احداث بیمارستان یا همان هتلبیمارها نیست؛ بلکه جاذبههایی مانند چشمههای آب گرم در گیلان و خواصشان برای درمان بیماریها هم میتواند در جذب مسافر سلامت بسیار موثر باشد.
در گیلان آیینهای بومی بسیاری وجود دارد و تنوع غذایی این شهر در کل کشور زبانزد است. این موضوع چقدر برای فعالیت و جذب توریست میتواند موثر باشد؟
در حوزه توریسم فرهنگی در گیلان آیینهایی هست که میتواند رویدادمحور باشد. میتوان با برگزاری جشنوارههای سوغات و غذاهای محلی در فصول رکود گردشگری مثل فصل زمستان، گردشگران زیادی را به گیلان کشاند، حتی میتوان این جشنوارهها را به صورت ملی برگزار کرد و از استانهای دیگر هم دعوت کرد که به این جشنوارهها بیایند.
در این صورت گردشگری رویدادی که یک نوع گردشگری فرهنگی است با مشارکتهای مردمی به وجود میآید. معتقدم که گردشگری میتواند یکی از محورهای اصلی توسعه استان باشد. پس در این راه میتوانیم از پتانسیلهای گردشگری فرهنگی رویدادمحور، بهترین بهره را ببریم،زیرا حدود ۲۰ جشنواره مناسبتی در طول سال برگزار میکنیم. مانند جشنواره انار در روستای انبوه، جشنواره گلاب گیری در روستای گیلده شفت و جشنواره توت فرنگی در صوفیان ده. این جشنوارهها میتواند گردشگران زیادی را به گیلان بیاورد.
نمونه دیگری هم از جاذبههای گیلان وجود دارد؟
بله یکی از این حوزهها توریسم علمی است. گیلان به واسطه داشتن گیاهان کمیاب و پرندههای مهاجر یک سایت آماده برای ورود گردشگران علمی است. اما مثلا درباره پرندهنگری که یکی از جاذبههای توریستی گیلان است باید زمینهها را تقویت کنیم.
ضمنا باید همین سایت موجود پرندهنگری را تقویت کنیم. باید برنامهریزی دقیقی داشته باشیم و امکانات را برای ورود گردشگر فراهم کنیم. با وجود این پتانسیلها نباید به صنعت گردشگری در گیلان بیتوجهی شود؛ باید با تقویت زیرساختها و برنامهریزی مدون به صنعت گردشگری بها داد و استان را به توسعه و درآمدزایی بالایی رساند.
منبع: همشهری؛ فرهاد علیپور
دیدگاهتان را بنویسید