گفت و گو با عضو گیلانی آکادمی علوم نیویورک:



رویا صلح جو

شمال ما: دکتر مجید مخدوم فرخنده در سال ۱۳۲۴ در شهرستان رشت بدنیا آمد. وی دکترای خود را در سال۱۳۵۹دررشته ارزیابی اثرات محیط زیست و تعیین ظرفیت برد از دانشگاه ماکواری سیدنی اخذ کرد و اکنون عضو هئیت علمی و استاد دانشگاه تهران است. وی که در دانشگاه فنی برلن ،دانشگاه گرایفزوالدو دانشگاه لندن LSBUنیز تدریس کرده و عضو آکادمی علوم نیویورک هم بوده در ایران و در حوزه محیط زیست چهره بسیار مشهوری است که سمت های فراوانی در این حوزه در دانشگاه ها داشته و آثار فراوانی را هم به نگارش درآورده است. وی در این مصاحبه معتقد است که ایران در وضعیت بحرانی زیست محیطی قرار دارد. دکتر مخدوم بزرگ ترین مشکل را در ناهماهنگی بین مسئولین ذی ربط می­داند و امیدوار است دولت به برنامه هایی نظیر برنامه توسعه چهارم وفادار باشد.

به عنوان اولین سوال می خواستم بپرسم که ایران در چه سطحی از توسعه یافتگی زیست محیطی است و چه فاصله ای با کشورهایی که در این حوزه توسعه یافته هستند، دارد؟

در رده بندی اخیری که سازمان ملل در این زمینه منتشر کرد ایران در آخرهای جدول قرار دارد و وضعش خیلی خراب است. وقتی زاینده رود خشک شده باشد ، پریشان خشک شده باشد ، ارومیه خشک شده باشد ، مناطق حفاظت شده ما مورد تهاجم قرار بگیرد طبیعی است که ایران در رده بندی جهانی وضعیت خوبی نداشته باشد.

دلیل این وخامت اوضاع چیست؟

دلیل اصلی اش ناهماهنگی بین مسئولین است. در ایران هرکسی برای خودش کار می کند و تمام سعی اش این است که اهداف ارگان یا وزارتخانه خودش را پیش ببرد تا اینکه به فکر محیط زیست باشد.

در بین مردم چی؟ آیا در بین مردم حساسیت های زیست محیطی وجود دارد؟

آگاهی مردم درباره مسایل محیط زیست، نسبت به ده سال قبل خیلی بیشتر شده اما مشکل اینجاست که به NGO های ما با تمام تلاشی که از خود نشان می دهند تا صدای خودشان را به زعمای قوم برسانند ، توجهی نمی شود. در این هفت ، هشت ساله اخیر نقش NGO ها کمرنگ تر و کمرنگ تر شده چون اگرچه اهدافشان والا است اما هزینه ای که برای اهدافشان باید بپردازند هم خیلی بالا است. هرچند با روی کار آمدن دولت روحانی اوضاع تاحدود زیادی بهتر شده است.

چرا این NGO ها آنقدر قوی نیستند که بتوانند اثرگذار باشند؟

قوی هستند. در ۱۵ سال اخیر تشکل های زیست محیطی ما حتی روی برنامه گذاری ها نیز تاثیرگذار بودند و دخالت می کردند اما در آن هفت ، هشت ساله دولت قبلی با تمام تلاشی که انجام دادند به نتیجه خاصی نرسیدند.

چرا به یک نهاد غیرسیاسی که تنها به فکر محیط زیست است و سود فعالیتش در نهایت به همه مردم می رسد ، توجهی نمی شود؟

دلیل اصلی اش ناهماهنگی بین دولتمردان است و اینکه هرکسی ساز خودش را می زند. بعضی ها خوب کار می کنند اما فقط کافی است یک نفر خرابکاری کند، آن وقت دیگر قضیه تمام شده است.

شاید تعدادی از مردم به خاطر مسایل زیست محیطی حساس باشند اما این حساسیت در اکثریت جامعه دیده نمی شود. مثلا ما نمونه های زیادی در خصوص تخریب محیط زیست داریم اما فقط درخصوص مساله دریاچه ارومیه مردم حساسیت نشان دادند که آن هم بیشتر به خاطر حجم بالای تبلیغات بوده. دلیل این عدم حساسیت چیست؟

طبق آماری که دولت اعلام کرده در ایران ۴۰ میلیون کم سواد و ۱۰ میلیون بی سواد وجود دارد و این خود یکی از مهم ترین دلایلی است که بسیاری از مردم به مسایل زیست محیطی بی توجه باشند. در عین حال بحران اقتصادی دغدغه هایی مهم تر از معضلات محیط زیستی را برای مردم به وجود آورده. مردمی که اکنون بیشترین حساسیت شان روی مسایل معیشتی شان است. اگرچه از نظر ما محیط زیستی ها ، محیط زیست اقتصاد یکی از مهم ترین مسایل محیط زیستی است.

آیا می شود درباره این نوع اقتصاد بیشتر توضیح بدهید؟

محیط زیست شامل ۵ بخش عمده است. فرهنگ ، سیاست ، صنعت ، طبیعت و اقتصاد. یعنی این ۵ بخش باید در حد استاندارد باشند تا محیط زیست سالم باشد. یکی از این ۵ بخش ایراد داشته باشد به ۴ بخش دیگر هم سرایت می کند.

وضعیت این ۵ بخش در ایران چگونه است؟

اقتصاد که خراب است ، سیاست ها موجب تحریم شده است ، به خاطر فشار های اقتصادی کارخانه های صنعتی ما نمی توانند معیارهای زیست محیطی را رعایت کنند. به همین خاطر طبیعتمان روز به روز در معرض آسیب بیشتری قرار می گیرد. در مجموع ما در زمینه محیط زیست دچار بحران شده ایم.

آیا نهادهای زیست محیطی در ایران درخصوص افزایش آگاهی های مردم کار کرده اند؟

اتفاقا بخش آموزش سازمان محیط زیست خیلی خوب کار می کند. اما آن ناهماهنگی بین مسئولان نمی گذارد این آموزش خوب به نتیجه و سرانجام برسد.

علاوه بر دولت،NGOهای زیست محیطی ما هم چندان جدی در زمینه آموزش نبودند. به عنوان مثال کمتر دیده ام که فعالان زیست محیطی به مردم آموزش بدهند که مثلا تولید کیسه زباله تا چه اندازه خطرناک است و از تولید کیسه های زباله بپرهیزند؟

اتفاقا در همین مورد هم دولت دخیل است. پلاستیک را کارخانه های دولتی تولید می کند. بسته بندی را کارخانه های دولتی انجام می دهند. در عین حال یک جدایی بین باورهای مردم و دولت به وجود آمده. در حالیکه فرقی بین دولت و ملت نیست و همه ایرانی هستیم ولی مثلا بعضی ها حقوقشان که دیر می شود در خیابان زباله می ریزند. یک نوع لج بازی بچه گانه. ما دچار یک فقر فرهنگی در این زمینه هستیم وگرنه یک فرد در یک جامعه مدرن که نمی آید مثلا به خاطر دیر پرداخت شدن حقوق یا یارانه به محیط زیست خودش صدمه بزند.

بحث من هم همین جاست. آیا NGOهای زیست محیطی نمی توانند فرهنگ سازی کنند؟ مثلا بروشورهای تبلیغاتی درست کنند و کلا به مردم آموزش بدهند که چگونه مراقب محیط زیست خودشان باشند؟

قبلا اینگونه نبود. در آن هفت ، هشت ساله وضع اینگونه شد. NGO ها ۱۰، ۱۲ سال پیش امکان فعالیت و آگاهی رسانی داشتند. نمی گویم خیلی خوب بودند اما وضعشان خیلی بهتر بود. اما در دوره قبلی محدودیت هایی وجود داشت که حتی کار امداد را هم سخت کرده بود. اما امیدواریم اوضاع روز به روز بهتر شود.

آیا دولتی بوده که به مسایل زیست محیطی اهمیت بدهد؟

برنامه چهارم توسعه ایران یکی از بهترین برنامه های زیست محیطی بود که متاسفانه دولت فعلی بنابه گزارش کمیسیون پژوهش مجلس شورای اسلامی فقط ۲۵ درصدش را اجرا کرد. درحالیکه اگر برنامه چهارم توسعه درست اجرا می شد خیلی از مسایل محیط زیستی ما حل می شد.

در مورد جزییات برنامه چهارم توضیح می دهید؟

برنامه چهارم اصلا یک فصل درباره محیط زیست داشت. برای اولین بار در تاریخ برنامه نویسی ایران اتفاق افتاده بود که یک برنامه پنج ساله یک فصل درباره محیط زیست داشته باشد. طبق این برنامه هماهنگی موزونی بین بخش های مختلف دولت ایجاد می شد و در همه عرصه ها برنامه داشت. مثلا کارخانجات چگونه تولید زباله نکنند ، آلودگی در شهرها کاهش یابد ، چگونه جنگل ها و طبیعت حفظ و نگهداری شود. برای تمام جزییات برنامه داشت و بین دستگاه های مختلف دولتی نیز هماهنگی های لازم پیش بینی شده بود.

در چند دهه اخیر تنها شعار مهمی که در راستای حفظ و حراست از محیط زیست از سوی دولت ها داده شد شعار شهر ما ، خانه ما بود. آیا اراده دیگری درخصوص نگهداری از محیط زیست در دولت ها دیدید؟

جز در شهرداری تهران در نهاد دیگری، همت زیادی ندیدم. شهرداری تهران کمیته ای دارد به نام کمیته توسعه پایدار محیط زیست که واقعا تلاش هایی انجام می دهد اما همانطور که قبلا هم عرض کردم ناهماهنگی ها همواره وجود دارد.

مهم ترین فجایع زیست محیطی که در ایران شاهدش هستیم کدام ها هستند؟

آلودگی هوا ، آب و صدا. همچنین خشک شدن بسیاری از تالاب ها و در نهایت انباشت زباله در معابر و شهرهای ما. این سه مورد مهم ترین مشکلات زیست محیطی ما هستند.

آیا برنامه ای برای حل این مشکلات وجود دارد؟

در برنامه چهارم دیده شده بود اما در برنامه پنجم محدود و گذرا به آن ها اشاره شد که صد البته کافی نیست و امیدواریم در برنامه ششم دوباره رجعتی به برنامه چهارم داشته باشیم.

چه راهکاری برای بهتر شدن اوضاع وجود دارد؟

تنها راهش این است که برنامه ای مثل برنامه چهارم را دوباره اجرا کنند.

 

منبع: گیلان فردا/ رویا صلح جو


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *