ساعت رشت!



علی رمضانی کینچاه

شمال ما، پیشنهاد می کنم ستاد توسعه پایدار شهرداری رشت طرح شهری «ساعت رشت» را پیشنهاد دهد تا همه با هم در یک روز خاص، یک ساعت چراغ ها را خاموش کنیم و برای رشت که نه، به حال خودمان گریه کنیم…

 

 

* شهرداری خنثی

اعضای شورای شهر رشت نزدیک به شش ماه است که شهر را به سرپرست سپرده اند و تاکنون هر چه فریاد زده اند که گزارش عملکرد!، اما گوش سرپرست به این خواستۀ شورای شهر رشت بدهکار نیست. انگار سرپرست دغدغه های بزرگ تری دارد و حل مشکلات کوچک و دم دستی رشت برایش بچه بازی است. سرپرست باید قوی و مقتدر باشد یعنی نصب کند، عزل کند. بریزد، بپاشد. سرپرست باید دلش تفریح بخواهد، دلش مرخصی ۲۵ روزه بخواهد. پاداش های میلیونی نوروزی به خودش و معاونینش بدهد. سرپرست که شهردار نیست به او گیر بدهیم! زمان برکناری شهردار سابق که جیک جیک مستان مان بود باید فکر زمستان امروز شهرمان نیز می بود! نکند انتظار داشتیم که سرپرست مشکلات زباله، ترافیک، آسفالت و… رشت را حل کند؟

 

 

* گلادیاتورهای شورا نشین

رشت برای توسعه به آرامش نیاز ندارد، این حرف ها همه بهانه است. اگر آرامش شرط توسعه بود خود این ۱۵ نفر بهتر از هر کسی می فهمیدند که باید با آرامش و شرکت مستمر و سروقت در جلسات شورا پیگیر مشکلات شهر و شهروندان باشند. وگرنه چه لزومی داشت هر روز کشمکش، دعوای رسانه ای، لابی های سفره خانه ای و…؟ در تعهد و تخصص این ۱۵ نفر شکی نیست. اینان منتخب مردم و عاشق رشت اند! اصلن دارند برایش می میرند. برای توسعه اش زحمت می کشند، عرق می ریزند. باور کنید! هر روز نقشه می کشند، می جنگند! و برای عشقشان کشت و کشتار راه می اندازند. لیاقت ما این رشت است وقتی توهم خودبزرگ بینی داریم و اینکه بافرهنگیم!، تحصیلکرده ایم! و بیشتر از مردم هر شهر دیگری می فهمیم!

 

* سکوت خانم سخنگو

سخنگو چه کار کند؟ نکند انتظار داریم پس از هر جلسۀ شورای شهر رشت، همچون کلانشهرهای توسعه یافته نشست خبری بگذارد و از لوایح و مصوبات جلسه سخن بگوید!؟ کدام لایحه؟ در این شرایط بهتر است دلمان را به بیانیه های مناسبتی اش که در وبسایت شورا منتشر می شود خوش کنیم.

 

* وبسایت خصوصی شورای شهر رشت

در سال گذشته انتقادات فراوانی از وبسایت شورای شهر رشت شده است اما کو گوش شنوا؟ سایت شورا علی رغم آنکه به جلسات به طور مفصل می پردازد اما همچنان از برخی ضعف ها رنج می برد. مثلن در منوی “خبرگزاری ها” چشمتان روشن می شود به تصویر زیر:

.

سایت شورا 011

.

جدا از اینکه این وبسایت تفاوتی بین خبرگزاری و پایگاه خبری قائل نیست، به صورت سلیقه ای به برخی پایگاه های خبری لینک داده است مثلن: «فریاد گیلان» که به گفته نائب رئیس شورا متعلق به فرزند وی است. نقد دیگر به این فهرست آنکه پایگاه «عصر تدبیر» مدت هاست که دیگر وجود خارجی ندارد و همکاران ما این وبسایت را تعطیل و وبسایت جدیدی را راه اندازی کرده اند. جالب اینکه مسئولین وبسایت شورا در لینک دادن به خبرگزاری ها نیز کاملن سلیقه ای عمل کرده اند و اصلن ایرنا، مهر، شبستان و دیگر خبرگزاری های فعال استان را به رسمیت نشناخته اند.

 

* دکان رسانه و کاسبان قلم

کار رسانه ای ما مدیران مسئول پایگاه های خبری استان هم وضعیت اسفباری شده که دیگر صدای خودمان را نیز درآورده است. وقتی خودمان، شان و جایگاه رسانه را در حد دکان و کاسبی قلم و خبر پایین آورده ایم، وقتی درک درستی از رسالت رسانه نداریم، چه انتظاری از فلان نمایندۀ شهرستان غربی استان در مجلس یا بهمان عضو شورای شهر داریم که به ما اهانت نکند؟ صبح ها این اداره و آن سازمان… شب ها نیز این سفره خانه و آن قلیانسرا… بقیه اش را همه می دانند.

 

* سمن ها و یاسمن ها!

حکایت جالبی ست تشکیل سمن و استفاده از مزایا و امتیازات آن در گیلان. عملکردشان خلاصه می شود به شرکت در جلسات استانداری و اداره کل ورزش و جوانان و «به به»!، «چه چه»! استاندار و مدیرکل و… دقیقن آن موقع ای که بحث زباله به خط قرمز رسیده و سرطان سلامت شهروندان را به خطر انداخته است و باید سمن ها ورود کرده و نقش خود را ایفا کنند، بزرگترین غایبان صحنه هستند. در کشورهای توسعه یافته، احساس مسئولیت و قدرت سمن ها تا آنجاست که در برابر پرقدرت ترین مقامات و منافع نهادها رخ نمایی می کنند و از سمن ها به عنوان مهمترین اهرم کنترل یاد می شود. در امریکا و اروپا سمن ها بر عملکرد دولت، مجلس و احزاب سیاسی کنترل دارند و با کوچکترین تخطی در حوزه های محیط زیست، رفاه اجتماعی، فرهنگ و… ورود می کنند و دادستان شهروندان می شوند. اما متاسفانه برای برخی از سمن های ما هیچ چیز به اندازه منافع کوتاه مدت گروه اهمیت ندارد.

 

* ستاد توسعه پایدار یونسکو در شهرداری رشت!

تشکیل ستادی به عنوان ستاد توسعه پایدار یکی از کارهای مثبت شهرداری رشت است تا با توجه به نامش تمام فکر و ذکر اعضایش توسعه رشت باشد و راه نمای شهرداری و شورای شهر. متاسفانه خبرهای خوبی از این ستاد به گوش نمی رسد، حتمن خبرهایی همچون هدایت سیاسی این ستاد توسط جوانان وابسته به جناحی خاص، بده بستان های اقتصادی برخی اعضای ستاد با تاسیس بنگاه خصوصی و برخی شایعات درباره رئیس و اعضای ستاد واقعیت ندارد و امیدوارم اعتراض برخی اعضای شورای شهر رشت به رنگ و بوی سیاسی فعالیت این ستاد نیز بی مورد باشد. برگزاری همایش و معرفی رشت به عنوان شهر خلاق غذا در یونسکو و شرکت در طرح جهانی «ساعت زمین» کارهای خوب و قابل دفاع ای است اما به شرط آنکه رشت به یک توسعه نسبی برسد و سپس برای جهانی شدن آن گام برداریم. یک کلان ده به نام رشت که از زیرساخت های حداقلی توسعه محروم است و از پس مشکلات و معضلات اولیه خود بر نمی آید و شش ماه است بدون شهردار اداره می شود، می خواهد جهانی بشود که چه؟ همین سالهاست که در زیر زباله های خودمان و گردشگران مدفون شویم و جهان برای پیداکردن ما بسیج شود!

 

* خلاصه

در بد مخمصه ای گیر کرده ایم و هر کدام مان به شدت به دنبال منافع شخصی و گروهی خود هستیم و خواسته و ناخواسته، منافع شهر و شهروندان را فدای خواسته های به حق و ناحق خود می کنیم. انگار کاری از دست هیچ کس ساخته نیست. پیشنهاد می کنم ستاد توسعه پایدار شهرداری رشت طرح شهری «ساعت رشت» را پیشنهاد دهد تا همه با هم در یک روز خاص، یک ساعت چراغ ها را خاموش کنیم و برای رشت که نه، به حال خودمان گریه کنیم…

 

عکس: دیارمیرزا/ عکاس: مهدی بهروزی


3 پاسخ به “یک ساعت چراغ ها را خاموش کنید تا برای رشت گریه کنیم”

  1. شهروند گفت:

    مطلب مطبوعاتی نوشتن این طوری نیست برادر. همینطور همه چیز را بصورت درهم در یک متن نمیرسند. شما تمایلات شخصی و سیاسی ات را کم کم منتشر کن. اینطوری نمی گویند فلانی به فلان دلیل سایت راه انداخته. بهتر بود از فکس نویسی در یک خبرگزاری شروع میکردید که الان وضعیت بهتری می داشتید

  2. شهروند گفت:

    برنامه ریزی برای توسعه یعنی همین . یعنی منتظر نمانیم تا زیر زباله ها مدفون شویم بلکه مثل دریا که آلودگی ها را پس می دهد ما نیز دافع آنها باشیم … دلسوزی شما قابل تقدیر است البته امیدورارم با فیلتر صداقت دیده شود …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *