محمد پورجعفری

شمال ما؛

اواخر دهه هفتاد که شروع به کار در عرصه تئاتر کردم با این دیالوگ‌ها درگیر بودیم:

– این سالن فقط دو تا نور داره

– دیمر خرابه

– سیستم صوتی صدا رو خوب پخش نمی‌کنه

– لامپ نداریم

– و….

یادم است آن دوران ما برای اینکه نور موضعی درست کنیم از لوله بخاری استفاده می‌کردیم، خودمان دست به کار می‌شدیم تا شرایط را مهیا کنیم؛ از آن زمان تاکنون که بالغ بر ۲۵ سال گذشته است هنوز ما درگیر همین دیالوگ‌ها هستیم:

– نور فقط سه تا داریم

– سیستم گرمایشی همینه کاریش نمیشه کرد

– لامپ‌ها سوخته

– و…

انگار در تمام این مدت در سالن‌هایی که تئاتر اجرا می‌شود در بخش سخت‌افزار اتفاقی نیفتاده و فقط ما به جای لوله بخاری امروز از چراغ قوه‌های عدسی‌دار استفاده می‌کنیم. بله شاید تعداد سالن‌ها چندتایی اضافه شده است ولی سالن‌هایی که مناسب اجرای تئاتر باشند همان‌هایی هستند که بودند.

کسی باورش نمی‌شود جز یک سالن بلک‌باکس در بخش خصوصی که تنها سالن استاندارد اجرای تئاتر است، تئاتر رشت با آن عقبه و سابقه بلک‌باکس دیگری ندارد و در واقع هیچ!

از آن سو از اواخر دهه هشتاد با شعار خصوصی‌سازی و تاسیس آموزشگاه‌های آزاد هنری و بخش نمایش، میزان خروجی‌های ما چندین و چند برابر شده است، گروه‌های ثبت شده اکنون بالغ بر ۴۰ گروه می‌باشند که هرکدام بیش از ۴۰ عضو دارند و این جدا از گروه‌هایی است که ثبت نشده‌اند و فعال هستند. وقتی خروجی‌ها با امکانات متناسب نباشد اتفاقی که می‌افتد این است که بخشی زیادی از هنرجویان نمی‌توانند وارد چرخه تولید شوند و عملا دچار افسردگی خواهند شد. از آن طرف میزان فارغ‌التحصیلان دانشگاهی ما در بخش نمایش چندین برابر شده است. آیا این تعداد افراد و گروه‌های فعال با آن امکانات همخوانی دارد؟

اتفاق مهم دیگر در سالی که گذشت، اخذ اجاره بها در سالن‌های دولتی بابت اجرای تئاتر بود. چه جلساتی که برگزار شد، چه نشست‌هایی که انجام شد! نتیجه چه شده؟ هیچ.

برمی‌گردیم به عقب؛ من سال ۱۳۸۱ بابت اجرای عمومی مبلغ ۳۰۰ هزارتومان دریافت کردم و این تا میانه دهه هشتاد ادامه داشت. گروه‌ها بابت اجرا از دستگاه‌های فرهنگی دستمزد دریافت می‌کردند. از میانه دهه هشتاد کم‌کم شیب پرداختی‌ها کم شد و در نهایت از شروع دهه نود کاملا قطع شد. در حالیکه هزینه‌های تولید تئاتر روز به روز بالاتر می‌رفت و اکنون به جایی رسیدیم که بابت اجرا باید پول هم پرداخت کنیم. اگر از مدیران فرهنگی آمار بگیریم احتمالا خواهند گفت در سال فلان قدر هزینه تئاتر کرده‌ایم. بله درست می‌گویند هزینه تئاتر کرده‌اند ولی این هزینه‌ها بیشتر در بخش جشنواره‌هایی بوده که آورده فرهنگی آن بسیار ضعیف است.

تئاتر در اجرای عمومی و برای مردم جریان‌ساز می‌شود. اینجاست که نداشتن چشم‌انداز مشخص در بخش هنرهای نمایشی استان گیلان مشهود است. یکی از خطرهای نداشتن چشم‌انداز این است که شما از مسیر خود منحرف می‌شوید.

تئاتر یکی از عناصر مهم ایجاد هویت فرهنگی است. اگر می‌پذیریم و قبول داریم که تئاتر از یک سو آیینه فرهنگ، هویت و تمدن یک جامعه و از سوی دیگر بازتاب تحولات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی زمانه خود است و با ظرفیت غنی و سرشار از ایده و تخیل و تفکر و اندیشه به ارتقای فرهنگی جوامع و الگوهای زندگی اجتماعی کمک می کند باید برای آن برنامه داشت و برای تولید هزینه کرد.

با این روند با نگاهی به اجراهای تئاتر در سال گذشته جز چند اجرای انگشت‌شمار اغلب آثار بخاطر هدف جذب مخاطب برای تامین هزینه‌ها، نه‌تنها به ارتقای فرهنگی کمک نکرده‌اند بلکه به تنزل فرهنگی هم دچار شدند. کارهایی از جنس سوپرمارکتی و گاها بی‌محتوا به صرف راضی کردن مخاطب.

تئاتر اینجاست که معنای خود را از دست می‌دهد زمانی که خودش را هم‌تراز مخاطب پایین بیاورد در حالیکه باید مخاطب را با خودش بالا بکشد.

 

محمد پورجعفری

کارگردان تئاتر

 

 


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *